Home page sarresid & more web site design hadaya chap آدرس و ایمیل ها درباره ما
   
کوروش ذوالقرنین پارسی

بروی موضوعات زیر کلیک نمایید

 

آيات قرآني در مورد ذوالقرنين

 گفتار ائمه در مورد ذوالقرنين

شخصيت کورش از نظر دشمنان

لشکرکشي کورش

کتابهاي آسماني

تولد کورش

مرگ کورش

وصيت کورش

استوانه کورش

فيلم کورش کبير

مقالات مختلف

 

The image “file:///H:/Web%20design/Designed/taksavar-com/Chist-com/Courush119soton.jpg” cannot be displayed, because it contains errors.

در مورد تولد كوروش داستانها و رويات گوناگون گفته شده كه يكي از آنها را از زبان هرودوت يوناني مرور مي كنيم :

آستياك پادشاه ماد شبي خواب ديد كه از شكم دخترش ماندانا درخت تاكي برآمد و آسيا را فرا گرفت معبرين گفتند از دخترت فرزندي بدنيا خواهد آمد كه سلطنت را از تو خواهد ستاند. او تصميم گرفت طفل نوزاد دخترش را بكشد پس به وزیرش دستور قتل طفل را داد. وزير طفل را به دست چوپاني مهرداد نام سپرد تا به قتل برساند.

 مهرداد زني داشت با نام سپاكو و درهمان روزها طفلي مرده به دنيا آورده بود او جريان را به زن خود گفت وگ فت كه من طفل را آورده ام بدون ينكه بدانم پدر و مادر او كه هستند با ين حال از مشاهده اشيا زرين و لباسهي فاخري كه در بر داشت. دچار حيرت شدم و بالاخره دانستم كه از مانداناست وقتي زن روپوش را كنار زد و آن طفل فربه و زيبا را مشاهده نمود گريستن آغاز كرد و التماس كرد كه طفل را نكشد و چنين كردند و او را بزرگ كردند.

 بعدها كه استياك خبر يافت اولا وزيرش را تنبيهي سخت نمود و سپس كوروش را به فارس فرستاد كه نزد پدر و مادر خود برود و كوروش در آنجا حكومت يافت و لشكري فراهم كرد و بالاخره استياك را نيز از ميان برداشت لازم به ذكر است كه كوروش تا دوران جواني در دامان كوه و صحرا به چوپاني مي پرداخته و هر چه آموخته از دل طبيعت بوده است.

البته براي بسياري از بزرگان و قهرمانان ولادتهاي غير عادي نقل مي كنند مثال اينكه براي همين اسكندر هم ميگويند كه ژوپيتر يكي از خدايان يونانيان خرافاتي خود را به شكل ماري در آورده و در اطاق خواب مادرش المپياس وارد شده است و با او درآميخته و اسكندر از او پديد آمده و اسكندر هم خود را به خدايان نسبت مي دهد.

 ولي اگر واقع بين باشيم و با توجه با تاريخ كه فيليپ پدر اسكندر المپياس را ترد نمود بواسطه سوظن به وي و گفته كه اسكندر از او نيست مي توانيم حدس به يقين بزنيم كه اين اسكندر و مادرش سر مردم شيره ماليدند احتمالا آن مار ژوپيتر نبوده بلكه وزيري يا نگهباني و شايد هم يك ؟؟؟ به آنجا وارد شده و بعد از اين واقعه كه بارداري المپياس آشكار شده اين داستان را سر هم كرده اند تا سر فيليپ كلاه گذاشته و مردم خرافاتي را هم راضي كنند.

داستانهي خرافاتي و پوچ به اين داستان ختم نمي شود يونانيان خرافاتي از ين داستانهاي پوچ در باره خدايان خود زياد دارند كه خدايان براي درآميختن با دختران يوناني خود را به اشكال گوناگون در مي آورند تا همسران آنها كه آنها هم خداي بوده اند متوجه نشوند .

چقدر اين يونانيان احمق بوده اند و واي برما كه هنوز هم اين مطالب در دانشگاههاي ما تدريس مي شود.

هزار هزار بار استغفرالله

 

 

صفحه اصلی        ارتباط باما       درباره ما       خدمات چاپی       هدایای تبلیغاتی        کارت ویزیت         سایتهای اینترنتی         آگهی نامه 
 

چاپ و تبلیغات ماهان رسم شاهین شهر 110    }کلیه حقوق محفوظ}    (03125240001    ,info@taksavar.com